غزل
غزل ها در این قسمت قرار می گیرد.
-
سایر شاعران
این غم هم امشب بامن احساس مدارا میکند
این غم هم امشب بامن احساس مدارا میکنداین درد هم با جان مرا امشب تماشا میکنداز بس این دل ساکت…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
.*پدر عشق بسوزد ….
.*پدر عشق بسوزد ….__________________خواستم شرح جفاهای تو را بنویسممو به مو آنچه به من …
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
یاد روزگاران …..
*یاد روزگاران …..________*عباس خوش عمل کاشانی.______________________روزگارانی دلم آیینه باور …
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
ای نور هر دو دیده ، گویی بصر نداری
ای نور هر دو دیده ، گویی بصر نداری ویران شدم به پایت، وجدان مگر نداری گفتم که با خیالت…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
دارد نگاهم می کند دارم نگاهش را
دارد نگاهم می کند دارم نگاهش را از زندگی تا مرگ می خواهم صدایش را دارد صدایم می کند دارم…
بیشتر بخوانید » -
غزل
من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیست مهدی فرجی
من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیست جز این دو سه تا شعر که گفتم اثری نیست یک بار…
بیشتر بخوانید » -
سید رضا هاشمی
زیبا و پر خروش نشستی مقابلم
زیبا و پر خروش نشستی مقابلم انگار در برابر دریام ، ساحلم انگار بیکرانه ای و گرمِ سیر توست از…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
شده آيا که غمی ریشه به جانت بزند ؟
« شده آيا که غمی ریشه به جانت بزند ؟ گره در روح و روانت به جهانت بزند ؟ »…
بیشتر بخوانید » -
غزل
حدیث آمدنت یک فسانه گشته بیا
حدیث آمدنت یک فسانه گشته بیا نگاه بیم و امید آهوانه گشته بیا نمانده یک سر سوزن فضای پروازی گلوی…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
در بوسه باران لبت ، لبهای من تر میشود
در بوسه باران لبت ، لبهای من تر میشود گاهی در آغوشم بگیر ،جانم که بهتر میشود در ظلمت شبهای…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
دلم امشب هوای باز می خواهد
دلم امشب هوای باز می خواهد دلی پر عشق و پر آواز می خواهد برای دیدن یاران بی غش هم…
بیشتر بخوانید » -
غزل
از بهاران جلوه ی روی تو یادم مانده است
از بهاران جلوه ی روی تو یادم مانده است از شبستان شام گیسوی تو یادم مانده است با نفسهایم صدای…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
تنهاترین بهانه ی دنیای من تویی
تنهاترین بهانه ی دنیای من تویی در رو بروی آینه زیبای من تویی وقتی که از تمام جهان خسته می…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
من وجودم ز نبود تو غزل خوان شده است
من وجودم ز نبود تو غزل خوان شده است خانه قلب من از از دوری، ویران شده است چشم من…
بیشتر بخوانید » -
سجاد صادقی
باران چرا دیگر نمی شویی غمم را ؟
باران چرا دیگر نمی شویی غمم را ؟ از دست دادم در عطش ها آدمم را هر سو که پلکم…
بیشتر بخوانید » -
غزل
ناگهان از سنگفرش مرده نیلوفر دمید
ناگهان از سنگفرش مرده نیلوفر دمید بوی باران هزاران ساله در هامون وزيد جان رفته از کفم در دستهايم جان…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
نمیدانم چرا دل ، ناگرانی می کند
نمیدانم چرا دل ، ناگرانی می کند بر اسارت میرود، او بنده گانی می کند چون که افسارش ز دستم…
بیشتر بخوانید » -
سایر شاعران
من خسته ام شبیه زنی در مسیر کوچ
من خسته ام شبیه زنی در مسیر کوچ افتاده ام به راه ولی سمت هیچ … پوچ از ابتدای قصّه…
بیشتر بخوانید »