سید رضا هاشمی
-
در طالع شب عشاق
در طالع شب عشاقندیدم اندوه ز این خوشتربه چند صد راه رفتنو باز هم در بستهمجال نظربازی چشم خمار یاررا…
بیشتر بخوانید » -
آنگونه ای که بعد از آتش دود می میرد
آنگونه ای که بعد از آتش دود می میردمردی که معشوقش نباشد زود می میرد حتی اگر شاعرترین مرد زمین…
بیشتر بخوانید » -
دیوانه شدم تا که چشیدم ز سبویت
دیوانه شدم تا که چشیدم ز سبویتلا حول و لا قوةَ الّا گُلِ رویت برخیز زمین تشنه ی یک جرعه…
بیشتر بخوانید » -
حور وقتی در بهشت از عطر گل تر می شود
v حور وقتی در بهشت از عطر گل تر می شودبر زمین می آید و اینگونه ” دختر ” می…
بیشتر بخوانید » -
خونِ جگرِ سنگ ‘ عقیق یمنی شد
خونِ جگرِ سنگ ‘ عقیق یمنی شد من خون جگر خوردم و قلبم حسنی شد دندانه ی هر شانه که…
بیشتر بخوانید » -
به هر نشانه ای از تو دلش بهانه بگیرد
به هر نشانه ای از تو دلش بهانه بگیرد غمی به وسعت دنیا در او زبانه بگیرد نخی ز پیرهنت…
بیشتر بخوانید » -
زیبا و پر خروش نشستی مقابلم
زیبا و پر خروش نشستی مقابلم انگار در برابر دریام ، ساحلم انگار بیکرانه ای و گرمِ سیر توست از…
بیشتر بخوانید » -
شکسته بغضِ کسی ، چشم هاش نم دارد
شکسته بغضِ کسی ، چشم هاش نم دارد گرفته راه گلویش صدای بم دارد … به دشتِ پرگلِ آرام بخشِ…
بیشتر بخوانید » -
کسی به پای تو افتاد و زار زار گریست
کسی به پای تو افتاد و زار زار گریست شبیه مادر دلتنگ داغدار گریست دلت خزان شد و بر دوش…
بیشتر بخوانید » -
ماه با آن منزلت در حوضِ ماهی کوچک است
ماه با آن منزلت در حوضِ ماهی کوچک است کوه اگر باشد دلم پیش تو کاهی کوچک است شاعر از…
بیشتر بخوانید » -
فقط نه سرخ شد از خونِ “هل اتی” کوچه
فقط نه سرخ شد از خونِ “هل اتی” کوچه که شرم داشت ز چشمانِ “لافتا “کوچه … خیال تلخ محال…
بیشتر بخوانید » -
مگو بر سفره ی اهل کرم مهمان نمی گنجد
مگو بر سفره ی اهل کرم مهمان نمی گنجد گمانِ نارسایی بر لب خندان نمی گنجد … گدایت را مران…
بیشتر بخوانید » -
به اشکت آبیاری میکنی گلهای قالی را …
به اشکت آبیاری میکنی گلهای قالی را … بهاری میکنی حال و هوای این حوالی را نگاهم خاطرت باشد ‘…
بیشتر بخوانید » -
آنگونه ای که بعد از آتش دود می میرد
آنگونه ای که بعد از آتش دود می میرد مردی که معشوقش نباشد زود می میرد حتّی اگر شاعرترین مرد…
بیشتر بخوانید » -
نگاه از سید رضا هاشمی
“ربنا آتنا ” نگاهش را * آن دو تا گرگ دل سیاهش را “و قنا “من عذاب شبهایی که نبینیم…
بیشتر بخوانید » -
اگر چه دستخوش حادثات دیگری ام …
اگر چه دستخوش حادثات دیگری ام … هنوز گاه گداری به فکر می بری ام … سری به پات نهادم…
بیشتر بخوانید » -
بیا به عاشقی و شعر متهم باشیم …
بیا به عاشقی و شعر متهم باشیم … بیا بهانه نگیریم عشق هم باشیم … بیا تمام مسیر عبور باران…
بیشتر بخوانید » -
غروب می شود و تو در این هوای لعنتی
غروب می شود و تو در این هوای لعنتی دوباره کوچ می کنی به کوچه های لعنتی و بعد رفتنت…
بیشتر بخوانید »