روز من با مهر رویت تا شبانگاهان خوش است
خوابهایم ماه من وقت سحرگاهان خوش است
آبشار گیسوانت دستهایم را نوازش می کند
لهجه ات همچون نوای قمری بستان خوش است
ای که بر بام و در من چون کبوتر می پری
رقص شاد دستهایت بر لب ایوان خوش است
ناگهان در هستی من آیه سان نازل شدی
بر چنین شاخ سترون غنچه وباران خوش است
آرزو در آرزو جان میدهد وقتی برآید
صبح من با خنده ات چون خنده جانان خوش است
از : مهری مقدمی