بایَد تو را از یاد می بُردَم
بایَد مَرا از یاد می بُردى
شاید زمانی عاشِقَت بودم
امّا مرا هر بار آزُردی
با رفتنم لبريزم از باران
با رفتَنَت هر بار می جنگم
اجبار ِ سختی بود تنهایي
هر شب کمی غمگینُ دلتنگم
الکل تو را حل کرده در ذهنم
ويرانه ام…من بی تو می مُردم
باید تو را از دست می دادم
باید تو را از یاد می بُردم
از : احمد طیبی