دست هایم
ملتمس به آغوش کشیدن نوزاد بهار
وچشم هایم
کور انتظار
کمی مانده به وقت سجده صبح
وکم تر از آن
مانده تا فارغ شدن زمین
از نماز تاریکی
کاش
عصر امروز
درست بعد از خوردن چای
دربزنی
ویک بغل بهار برایم بیاوری.
#ویدا فردین فر
دست هایم
ملتمس به آغوش کشیدن نوزاد بهار
وچشم هایم
کور انتظار
کمی مانده به وقت سجده صبح
وکم تر از آن
مانده تا فارغ شدن زمین
از نماز تاریکی
کاش
عصر امروز
درست بعد از خوردن چای
دربزنی
ویک بغل بهار برایم بیاوری.
#ویدا فردین فر