.*پدر عشق بسوزد ….
__________________
خواستم شرح جفاهای تو را بنویسم
مو به مو آنچه به من رفته جفا بنویسم
لرزش دست و تپشهای دل و جاری اشک
سدّ راهم شده نگذاشته تا بنویسم
پدر عشق بسوزد که قلم دستم داد
تا خطاهای تو را جمله سزا بنویسم
باید از سر بگذارم گله هایی که مراست
و به دلخواه تو بی جا همه جا بنویسم
نارواها که تو در حقّ دل من کردی
بشمارم همه را لطف و روا بنویسم
بیت بیت غزل دفتر دل را هر شب
یا بخوانم به تمنای تو ، یا بنویسم
شب قدری که تو در خاطر من گل کردی
جزو محبوب ترین خاطره ها بنویسم
سالها رفت که در اول منظومه ی عشق
مانده ام نام تو یا نام خدا بنویسم
شرح این قصۀ جانسوزنه حرفیست که من
بر ورق پاره ی هر بی سر و پا بنویسم
دفتر عمر من از یاوه سرایی پر شد
یارب این توبه ی ناکرده کجا بنویسم؟
عباس خوش عمل کاشانی.